وقتی زن و شوهر هر دو زیر فشار روانی هستند احتمالاً بهتر است بحث در مورد موضوعات مهم و تصمیم گیریهای پر اهمیت را به بعد موکول کنند. اگر با رفتار بی تناسب همسر خود روبرو هستید، با توجیهاتی نظیر خسته است، بی حوصله و ناراحت است، با او برخورد کنید و حتی المقدور از ذهنیاتی مانند قصد تحقیر مرا دارد، کار همیشگی اوست
استرس
ابعاد مختلف زندگی زناشویی با فشارهایی روبروست که می تواند به روابط زناشویی زوجین لطمه وارد کند.
در حقیقت منابع استرس زا در زندگی زناشویی بسیار متعدد است برای مثال زن و شوهر در سال های نخست ازدواج با تصمیم گیریهای متعددی از جزئی( مثلاً تعیین محل قرار دادن قفسه لباس) تا کلی ( تعیین محل زندگی) روبرو هستند. مسایلی مانند هماهنگ کردن ساعات کار بیرون منزل، تعیین وقت صرف غذا و امور مالی خانواده هم موارد دیگری است که می توان به آن اشاره کرد و چون عقاید، عادتها و روش هاس اشخاص با هم تفاوت دارند، تصمیم گیری های دایم، امتیاز دادن و امتیاز گرفتن و به توافق رسیدن ممکن است تولید اصطکاک کند. همچنین زوج هایی که در نزدیک محل زندگی یکی از والدین زندگی می کنند تحت تاثیر معیارهای حاکم بر خانواده پدر و مادر با مشکلاتی روبرو می شوند. تولد نخستین فرزند خانواده مشکلات تازه ای به وجود می آورد و می تواند شکل و شمایل روابط زناشویی را تغییر دهد. تولد کودک و مراقبت از او مسلماً بار سنگینی بر دوش مادر است. اما آنچه کمتر مد نظر قرار می گیرد این است که پدر هم در اثر تغییراتی که در زندگی اش بوجود می آید تحت تاثیر قرار می گیرد.
از سوی دیگر برای بسیاری از زن ها بارداری زایمان و مراقبت از کودک مستلزم محرومیت از بسیاری از منابع لذت و امنیت عاطفی و امتیاز نگرفتن متقابل است. برای مثال زن از کار کردن بیرون از منزل و برنامه های اجتماعی مختلف همچنین از ورزشش و برخی سرگرمی های تفریحی به ناچار صرفنظر می کند و البته فرصت او برای پرداختن به همسر کم و کمتر می گردد و در نتیجه مشکلاتی بروز می کند.
قبل از هر چیز با مشاهده ی علاماتی مانند حالت بی قراری و دلتنگی و میل به تفسیرهای اشتباه سعی کنید از صحبت درباره ی موضوعات بحث انگیزاجتناب کنید. می توانید با پرداختن به یک برنامه ی تفریحی یا سرگرم کردن همسر خود از شدت ناراحتی او بکاهید
استرس و خطای اندیشه
همه ی ما می دانیم که در شرایط فشار عصبانی شدن و از دست دادن خویشتن داری افزایش می یابد. اما اغلب متوجه نیستیم که در شرایط فشار روانی امکان اندیشیدن اشتباه هم بیشتر می شود و این نیز بر شدت ناراحتی و عصبانیت ما می افزاید.
یکی دیگر از آثار فشار روانی این است که انسان کنترل اندیشه و رفتارش را از دست می دهد . برای اشخاص تحت فشار تعدیل و اصلاح طرز تلقیهای نادرست و تنظیم احساسات دشوار است. در این مواقع امکان گفتن حرفهای زننده و حتی تهاجم جسمانی و یا سکوت کامل اختیار کردن، زیاد می شود.
پادزهر استرس
هنگام مواجه با استرس و فشار روانی چه باید کرد؟ نخستین توصیه به شما این است که تا می توانید از استرس و منابع استرس زا فاصله بگیرید. مثلاً بسیاری از اشخاص به خاطر تعمیم مبالغه آمیز و مصیبت بار دیدن امور گرفتار استرس می شوند. برای مثال چقدر وحشتناک است که من نتوانستم فلان کار را انجام دهم و یا با این روش من هیچ وقت موفق نمی شوم. از سوی دیگر بایدها نیز مکانیزم ذهنی دیگری است که به شما آسیب می زند. تکرار جملاتی این گونه که این کار را باید انجام بدهم و یا آن کار را نباید بکنم.
همدلی با همسر
برخورد با این بایدها و نبایدها و تعدیل آن ها از شدت فشار های بی مورد بر شماخواهد کاست.
شما می توانید تاثیر فشارهای روانی استرس را به حداقل برسانید البته قبل از هر کار باید نشانه های ناراحتی را پیدا کنید. از جمله این نشانه ها می توان به تنش، حواس پرتی، احساس دلتنگی شدید، بی خوابی و غیره... اشاره کرد. همچنین ممکن است تحت تاثیر گفتار و رفتار دیگران برخوردی بی تناسب داشته باشید. در این صورت تا حد امکان از آن ها فاصله بگیرید و تا زمانی که احساس بهتری پیدا نکرده اید از پرداختن به موضوعات بحث انگیز با همسر خود احتراز کنید.
در شرایط فشار روانی امکان اندیشیدن اشتباه بیشتر می شود و بر شدت ناراحتی و عصبانیت ما می افزاید.
برای تخفیف فشار روانی همسرتان چه می توانید بکنید؟
قبل از هر چیز با مشاهده ی علاماتی مانند حالت بی قراری و دلتنگی و میل به تفسیرهای اشتباه سعی کنید از صحبت درباره ی موضوعات بحث انگیزاجتناب کنید. می توانید با پرداختن به یک برنامه ی تفریحی یا سرگرم کردن همسر خود از شدت ناراحتی او بکاهید.
وقتی زن و شوهر هر دو زیر فشار روانی هستند بهتر است بحث در مورد موضوعات مهم و تصمیم گیریهای پر اهمیت را به بعد موکول کنند. اگر با رفتار بی تناسب همسر خود روبرو هستید، با توجیهاتی نظیر خسته است، بی حوصله و ناراحت است، با او برخورد کنید و حتی المقدور از ذهنیاتی مانند قصد تحقیر مرا دارد، کار همیشگی اوست بپرهیزید.
شما و همسرتان درمورد چه موضوعاتی حرف میزنید؟ در زیر به 9 موضوعی که زوجهای خوشبخت درمورد آن حرف میزنند اشاره میکنیم.
در یک تحقیق مشخص شد که افراد وقتی درمورد موضوعات پرمفهوم حرف میزنند بسیار شادتر از زمانی هستند که گفتگوهای روزمره انجام می دهند. این تحقیق بر روی 79 دانشجو انجام گرفت و مکالمات آنها ضبط شده و توسط محققان بررسی شد که در آن گفتگوهای روزمره درمورد غذا و آبوهوا را با بحثهای پرمفهوم درمورد فلسفه، تحصیلات و مذهب متمایز کردند. شرکتکنندگانی که بیشترین رضایت را گزارش دادند، فقط 10 درصد از گفتگوهای خود را صرف مکالمات عادی روزمره میکردند درحالیکه مکالمات 3/28 درصد از ناراضی ترین و ناراحتترین شرکتکنندگان حول موضوعات عادی بوده است.
این تحقیق هنوز در حال پیگیری است و محققان در حال بررسی هستند که آیا این مسئله باعث راضی و شاد بودن افراد شده است که میتوانند عمیق حرف بزنند یا به این دلیل عمیق حرف میزنند که افرادی شاد هستند. از میان موضوعات مختلفی که زوجها معمولاً درمورد آن حرف میزنند، 9 مورد را انتخاب کردهایم که باور داریم ازجمله موضوعات مورد بحث زوجهای خوشبخت است.
1. لحظات خاطره برانگیز. اگر نتوانید درمورد لحظات و اتفاقات شرمآوری که مثلاً در دوران دبیرستان با دوستتان تجربه کردید با همسرتان حرف بزنید، با چه کس دیگری خواهید توانست؟ اگر تا امروز این کار را نکردهاید، از حرف زدن درمورد این موضوعات خجالت نکشید. شاید همسرتان هم به زبان آید و از اینکه او خاطراتی جالب داشته است، متعجب شوید.
2. دیدگاه سیاسی. درمورد سیاست روز کشور چطور فکر میکنید؟ لازم نیست دیدگاههایتان یکسان باشد. یک رابطه خوب این امکان را فراهم میکند که هر دو طرف درمورد عقاید و دیدگاههای خود به آزادی و بدون این طرفشان موضوع را به خود بگیرد، حرف بزنند.
3. ترسها و ناامنیها. منظورمان از ترس، ترس شما از سوسک یا موش نیست. منظورمان چیزهایی است که نگرانتان میکند؛ چیزهایی که دوست دارید در خودتان بهتر کنید. ممکن است مورد قضاوت قرار گیرید اما این احتمال هم هست که درکتان کند.
4. کودکی. از همسرتان بپرسید وقتی بچه بوده چه شکلی بوده؟ راحت دوست پیدا میکرده؟ چه بازیهایی را دوست داشته؟ در مدرسه مشکلی نداشته؟ خاطرات دوران کودکی موضوعات جالبی برای گفتگو هستند اما میتواند کمکتان کند بفهمید همسرتان چطور امروز به شخصیتی که هست تبدیل شده است.
5. روابط گذشته. این موضوع بسیار حساس است زیرا هیچکس دوست ندارد درمورد عشقهای قبلی همسر خود چیزی بشنود. اما با تمرین کافی، زوجها میتوانند یاد بگیرند چطور درمورد روابط گذشته خود حرف بزنند که بدون ایجاد حس حسادت طرف مقابل، نحوه و علت تمام شدن روابط قبلی خود را توضیح دهند.
6. زندگی خانوادگی. دانستن نحوه بزرگ شدن همسرتان و روابط او را پدرومادر و خانوادهاش برای درک رفتار امروز او در مقابل آنها ضروری است. اگر میخواهید رابطهتان با او ادامهدار باشد، دانستن نحوه کنار آمدن او با خانوادهاش کمک بسیاری به شما خواهد کرد. چرا به خواهر خود نزدیکتر از برادرش است؟ چرا به نظر میرسد از دست مادر خود عصبانی است؟ چطور در میهمانیها و دورهمیهای خانوادگی شرکت میکند؟
7. اتفاقات روز. بخاطر طغیان جریان اطلاعات، تقریباً غیرممکن است که درمورد همه اتفاقاتی که پیرامونمان میافتد، آگاهی پیدا کنیم. اینجاست که کار گروهی وارد عرصه میشود: از همسرتان درمورد علایقش بپرسید، اقتصاد یا سیاست، و ببینید میتوانید چیزی از او یاد بگیرید یا نه. شاید بتوانید علاقه او به اخبار علمی یا امور بینالمللی را جلب کنید، کسی چه میداند؟
8. تلویزیون و فیلم. شاید درمقابسه با سیاست و ترسهای شخصی، حرف زدن درمورد تفریح و سرگرمی کمی سطحی به نظر برسد اما حرف زدن درمورد فیلم هم جزء موضوعات عمیق دستهبندی میشود، البته به شرط آنکه درمورد شخصیتها و طرح و موضوع داستان صحبت شود.
9. آینده. لازم است بپرسیم که چیزی از آینده ترسناکتر وجود دارد یا نه؟ بااینکه نمیگوییم به طرفتان فشار بیاورید درمورد برنامههای خود با شما در آینده مثلاً برای ازدواج یا بچهدار شدن حرف بزند، اما اعتقاد داریم که باید درمورد اهداف، آرزوها و آرمانهای او بدانید. چه چیزی او را به سمت موفقیت میکشاند؟ در پنج سال آینده خود را در چه جایگاهی میبیند؟ کسی که طالب رشد و پیشرفت است و از ناشناختههای پیش روی خود ترسی ندارد، مطمئناً شایسته شماست.
مردان سوءاستفاده گر معمولاً خودشان قربانیان نوعی سوءاستفاده هستند. نشانه های یک مرد سوءاستفاده گر می تواند سوءاستفاده احساسی، کلامی، فیزیکی یا جنسی باشد. معمولاً مردانی که سوءاستفاده احساسی می کنند سوءاستفاده کلامی یا ترکیبی از سایر انواع سوءاستفاده ها را نیز مرتکب می شوند. نشانه های چنین مردانی معمولاً اگر دقت کنید، زیاد سوال کنید و درمورد گذشته او بررسی کنید، بعد از چند قرار ملاقات اول دیده می شود.
رابطه با چنین مردانی توام با خشونت، حسادت و روابط جنسی یا احساسی محدود می باشد. مردانی که سوء استفاده احساسی می کنند سخت تر شناخته می شوند چون خیلی راحت می توانند به شما بقبولانند که به اندازه کافی خوب نیستید یا همه چیز تقصیر شماست. در یک نظرسنجی که توسط بیش از ۷۰۰۰ زن انجام گرفت، بیش از ۵۶ درصد تحت سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بوده اند. بهبودی از سوءاستفاده احساسی به اندازه بهبودی از سوءاستفاده فیزیکی دشوار است. سوءاستفاده احساسی باعث پایین آوردن اعتماد به نفس و بروز افسردگی می شود. چنین مردی ممکن است به شما بگوید که دوستتان دارد یا تغییر می کند تا ترکش نکنید اما هرچه بیشتر سعی کنید او را تغییر دهید، کنترل بیشتری روی شما پیدا می کند. وعده های سرخرمن حالت عادی پیدا می کند. حتماً به رفتار و اعمال او هم توجه داشته باشید و نه فقط به حرفهایش. البته رابطه با چنین مردانی از همان ابتدا اینگونه نخواهد بود. اگر چنین بود زنان بدون معطلی آن مرد را رها می کردند.
براساس انجمن روانشناسی خشونت و خانواده در امریکا، هرساله بیش از ۴ میلیون زن امریکایی از نوعی آزار و اذیت توسط همسرشان رنج می برند. چه کسی می تواند قهرمان سنگین وزن مایک تایسون را فراموش کند که به جرم تجاوز به دزیره واشنگتن به شش سال حبس متهم شد. تایسون فقط سه سال را در زندان سپری کرد و بعد با عفو مشروط آزاد شد. بعد با رابین ژیونز ازدواج کرد و یکسال بعد درست در روز ولنتاین از او طلاق گرفت چون ژیونز ادعا کرده بود که تایسون از او سوءاستفاده کرده است. رفتارهای سوءاستفاده گرانه در همه سطح های جامعه دیده می شود.
در زیر ۱۰ نشانه مردان سوءاستفاده گر را جمع آوری کرده ایم. اگر طرف شما هم یک یا دو مورد از این رفتارها را دارد شاید وقتش رسیده باشد که رابطه تان را دوباره ارزیابی کنید و درصورت نیاز کمک بخواهید.
۱٫ حسادت و حس تملک: نسبت به دوستان و خانواده و همکاران شما حسود می شود و سعی می کند شما را از آنها جدا کند. زن و فرزندان خود را جزء دارایی های خود می بیند نه انسان هایی مستقل. بی دلیل شما را به خیانت و ارتباط با مردهای دیگر متهم می کند. همیشه به روش بازجویی می پرسد کجا و با کی بوده اید.
۲٫ کنترل: می خواهد همه زمان شما مال او و مرکز توجه شما باشد. همه هزینه ها، ماشین و فعالیت هایی که در آن شرکت می کنید تحت کنترل اوست. اگر زن علائمی از استقلال و قدرت از خود نشان دهد عصبانی می شود.
۳٫ برتری: همیشه حق با اوست، همیشه او باید برنده باشد و همیشه همه ریاست ها با اوست. همیشه اعمالش را توجیه می کند تا بتواند با متهم کردن شما یا کسان دیگر حق را به جانب خود دهد. مردی که سوءاستفاده کلامی می کند با شما بد حرف زده و دشنام می دهد تا احساس بهتری به او دست دهد. هدف چنین مردی این است که شما احساس ضعف کنید تا خودش بتواند احساس قدرت کند. این افراد معمولاً احساس ناامنی می کنند و فقط این قدرت است که به باعث می شود حس بهتری داشته باشند.
۴٫ حقه: به شما می گوید احمق یا نادان تا تقصیر گردن شما بیفتد. سعی می کند طوری رفتار کند که فکر کنید تقصیر شما است که او دچار این مشکل شده است. ننه من غریبم در می آورد که دلتان به حالش بسوزد و سعی کنید به او کمک کنید از این وضعیت بیرون بیاید. به بقیه می گوید شما تعادل ندارید.
۵٫ تغییر حالت: بعد از اینکه سوءاستفاده انجام گرفت، ناگهان از فردی خشن و عصبانی به فردی پشیمان و مهربان تبدیل می شود.
۶٫ تضاد حرف و عمل: به قول هایش عمل نمی کند، می گوید دوستتان دارد اما از شما سوءاستفاده می کند.
۷٫ تنبیه کردن شما: مردی که سوءاستفاده احساسی می کند از رابطه جنسی یا صمیمیت احساسی خودداری کند یا وقتی نتوانست راه خود را پیش ببرد سکوت پیشه می کند. معمولاً با انتقاد های مداوم شما را تحت سوءاستفاده کلامی قرار می دهد.
۸٫ عدم تمایل به کمک گرفتن: چنین مردی تصور نمی کند که مشکل دارد پس چرا باید دنبال کمک باشد؟ او تقصیرها و اشتباهات خود را نمی پذیرد و آن را به گردن کودکی یا عوامل خارجی می اندازد.
۹٫ بی احترامی به خانم ها: هیچ احترامی برای مادر، خواهران یا هر زن دیگری قائل نیست. تصور می کند که زنان احمق و بی ارزش هستند.
۱۰٫ سابقه سوءاستفاده قبلی: این افراد همیشه به دنبال زن هایی مطیع هستند که بتوانند آنها را کنترل کنند. رفتار سوءاستفاده گرانه رفتاری ارثی است و مردانی که از آنها سوءاستفاده شده احتمال زیادی دارد که خود به این بیماری مبتلا شوند. مردانی که از حیوانات سوءاستفاده می کنند نیز احتمال زیادی دارد که از خانم ها هم سوءاستفاده کنند.
اگر به خاطر اینکه فکر می کنید این فرد تغییر می کند به رابطه تان با او ادامه می دهید بهتر است بیشتر فکر کنید. چنین مردانی بدون درمان دراز مدت به هیچ وجه درست نمی شوند. جلسات مشاوره گروهی برای کمک به این افراد بسیار مفید است. مصرف موادمخدر و الکل هم می تواند به چنین رفتارهایی ختم شود. اگراین فرد تمایلی به کمک گرفتن از متخصص نداشت آنوقت شما باید با محافظت از خودتان یا فرزندتان در صورت وجود اقدام کرده و او را ترک کنید. با ماندن در چنین رابطه ای یعنی از رفتارهای آن مرد چشم پوشی می کنید. اگر بترسید نخواهید توانست از دست او جان سالم به در ببرید. سعی کنید دوستان و خانواده تان را در جریان بگذارید و از آنها کمک بخواهید. وقتی او را ترک کنید ممکن است گریه کند و التماستان کند که برگردید اما تا زمانیکه مشاور او نگفته که درمان دراز مدتش را با موفقیت سپری کرده به سمت او برنگردید. بعد از ترک برای سوءاستفاده بیشتر او آمادگی داشته باشید. اگر مرد زندگی شما هم چنین رفتارهایی دارد و تمایلی برای کمک گرفتن ندارد، تنها راه حل شما ترک کردن اوست.