طلا

طلا

طلا

طلا

نیوشا ضیغمی به جای بازیگری چه می کند؟

                                               

نیوشا ضیغمی به جای بازیگری چه می کند؟

تهران امروز: "نیوشا ضیغمی" بازیگر سینما و تلویزیون، شرایط سینمای ایران را دوری تکراری از تیم‌های خاص در فیلم‌های مشخص می‌داند و دلزدگی خودش از این عدم خلاقیت‌ها و شرایط تحمیلی را با تاسیس دفتر سینمایی برای تولید فیلم نشان داده است."

ضیغمی این گفت‌وگو را به بهانه بررسی فیلم «پرتقال خونی» که اولین محصول سینمایی دفتر اوست، انجام داده است:

 

در جایی عنوان کردید، هشتاد درصد از فیلمنامه‌هایی که به دست‌تان می‌رسد را رد می‌کنید.بازمنتقدین وگهگاه خودتان درلابه‌لای مصاحبه های خود اعلام کردید در جایگاهی که فعلا در آن قرار دارید راضی نیستید مشکل کار از کجاست؟

مشکل کار اساسا از کل سینماست. سینما امری ذاتی و غریزی است. سینما از بطن تفکرهای مختلف و متنوع بیرون می‌آید. متاسفانه زمانی که نسل من قدم به سینما گذاشت دوره‌ای بود که کارگردانان صاحب تفکر و صاحب سبک اندکی وجود داشتند. زمان علی حاتمی‌ و تقوایی‌ها نبود. اوج شکوفایی سینما دهه قبل از ما بود.

 متاسفانه در سینمای ما به محض اینکه فیلمی‌ موفق می‌شود همه رو به تقلید می‌آورند و کپی‌برداری از فیلمهای خارجی بدون درنظر گرفتن ادبیات ایرانی که بیداد می‌کند. اینها دست به دست هم می‌دهد و شرایط ناراضی‌کننده‌ای به وجود می‌آورد.

منهای این شرایط چه عاملی باعث شد شما برای دومین حضور خود در سینما نامزد جشنواره فجر شوید. در دهه بعدی به‌گونه دیگری ظاهر شوید و شرایطی که برای باران کوثری و نگار جواهریان اتفاق افتاد برای شما رخ نداد. آیا تاخیر و عدم اکران‌های متوالی باعث روی‌آوردن شما به سینمایی متفاوت بود؟

بله این شرایط به نوعی خود خواسته و ناخواسته اتفاق افتاد. از جهتی ناخواسته که من تنها بازیگری هستم که هشت فیلم بازی کردم که هیچ‌کدام اکران نشدند. شاید اگر "شوریده" که مثال زدید در همان زمان اکران می‌شد شرایط برای من تغییر می‌کرد. در همین سینمایی که ما اسم آن را سینمای هنری یا مخاطب خاص می‌گذاریم متاسفانه یکسری بازیگران و کارگردانان خاص تکرار می‌شوند، و انگار همه چیز در سینمای ما ثبت شده و غیر قابل تغییر است.

 

این تقسیم‌بندی‌ها و مرزبندی‌ها اغلب اتفاق می‌افتد که عده‌ای سینمای هنری را به تصویر بکشند و عده‌ای گیشه را پرفروش کنند؛ این به نظر شما غیرعادلانه است؟

غیرعادلانه که قطعا هست. البته بازیگران هر کدام باید در شرایط خود سنجیده شوند، اما اگر حتی خوشبینانه هم نگاه کنیم، آدم‌ها با هم دوست می‌شوند و دوست دارند مجددا همدیگر را تکرار کنند. اما این تیم‌های کاری و ترکیب‌های دو، سه نفره هم برای مردم تکراری می‌شود. همین مسئله در سینمای هنری ما هم باعث افت می‌شود‌ و به عبارتی دیگر آن سبک هم دیگر برای جلب مخاطب جواب نمی‌دهد. این دوپاره شدن سینما اجازه تجربه و هنرنمایی را از بازیگر ‌می‌گیرد.

به‌ نظر شما این به عدم ریسک‌پذیری کارگردانان‌ها برنمی‌گردد که از انتخاب بسیاری از بازیگران می‌گریزند؟ به‌ عنوان مثال اصغر فرهادی که شاید دعوت از هر بازیگر برایش امکان‌پذیر نباشد؟

اتفاقا مثال خوبی نزدی، اصغر فرهادی در فیلم‌هایش از بازیگران چهره مثل شهاب حسینی استفاده کرده است. اما فرهادی ترکیب خوبی از چهره و غیرچهره کنار هم قرار می‌دهد. به‌ نظرم این شهامت و درایت یک کارگردان است که به کدام بازیگر اجازه حضور بدهد که در واقع اعتماد‌ به خودش است، مثل جعفری جوزانی که در اولین تجربه نقش دختر روستایی را درچشم باد به من داد که نقش خیلی آسانی هم برای یک بازیگر جوان نبود. متاسفانه کارگردانان دیگر به خود زحمت کشف بازیگر و ایفای نقش خلاقانه را نمی‌دهند.

 

معمولا انتقادات این عدم خلاقیت‌ها نیز اول گریبان بازیگر را می‌گیرد، مثل انتقاداتی که در فیلم گشت‌ ارشاد به شما وارد شد؟

احتمالا شما به نشست خبری فیلم گشت ارشاد اشاره می‌کنید. گشت ارشاد فیلم خوبی بود، چون به یک موضوع خاص اجتماعی اشاره کرده بود. من هم نقش یک دختر کاملا معمولی را بازی کردم که جزئیات خاصی نداشت، گاهی حساسیت‌های این‌چنینی در مورد یک فیلم شکل می‌گیرد.

شما بعد از تاخیر اکران‌ها با "اخراجی‌ها" شناخته شدید. آیا قبلا به سینمای دفاع مقدس علاقه داشتید یا شوخی‌های خط قرمزی اخراجی‌ها را سکوی پرتاب و مطرح شدن تلقی می‌کردید؟

اخراجی‌ها موضوع دست‌نخورده‌ای بود و در آن شرایط برای من تجربه‌ای جذاب ، من اساسا سینمای دفاع مقدس را دوست داشتم‌ حتی زمانی که بازیگر نبودم آدم‌هایی را که به جبهه‌ها رفتند آدم‌های مقدسی می‌دانستم. آنها ربطی به بسیاری از مسائل سیاسی جاری روز ندارند. من امسال برنامه‌ای ضبط کردم که در مورد مادر پنج شهید بود. این فداکاری با کدام متر و قیمت می‌تواند سنجیده شود. اگر این آدم‌ها نبودند امروز ایرانی وجود نداشت. من شاید با اخراجی‌ها یاد گرفتم که جور دیگری می‌شود به آدم‌های جنگ نگاه کرد.

شما اخیرا به تهیه‌کنندگی روی آورده‌ و دفتر سینمایی تاسیس و مدیر برنامه استخدام کرده‌اید، علت این تصمیم شما بعد از یک‌سال‌ونیم عدم حضور در سینما چه بود؟

در مورد تولید و تهیه باید بگویم من در این یک‌‌ سال‌ونیم که در سینما حضور نداشتم فیلمنامه‌های زیادی خواندم که خیلی ضعیف بودند. نگرانی در من به وجود آمد نه به این دلیل که بازی نمی‌کنم. بلکه نگرانی من ناشی از تولید وسیع و در عین حال ضعیف سینما بود. بنابراین خودم تصمیم گرفتم پا به عرصه تولید فیلم بگذارم، چیزی که در سینمای جهان نیز مرسوم است که حداقل اگر خودم هم فیلم بازی نکنم فیلمنامه‌ای ساخته شود که دوستش داشته باشم وچیزی برای گفتن داشته باشد.

 

پرتقال خونی را دوست داشتید؟ انتظار شما را تا چه‌حد در عرصه تولید برآورده کرد؟

پرتقال خونی فیلمنامه خوبی داشت. پیمان عباسی زحمت زیادی برای نگارش آن کشید، اما با اطمینان باید بگویم فیلمنامه پرتقال خونی به مراتب از فیلمش بهتر بود. فضای بسیار مدرنی داشت و شخصیت‌پردازی‌های سبک تازه‌ای داشت. اما در فیلم سکانس‌ها اندکی بی‌ربط به‌نظر می‌آیند. متاسفانه به‌ علت طولانی شدن پلان‌ها، در مونتاژ، یک‌سوم فیلم کوتاه شد و این ضربه اساسی به فیلمنامه زد.

و این به علت بازنویسی فیلمنامه توسط سیروس الوند نیست؟ دخالت دادن سینمای سیروس الوند در پرتقال‌خونی و سینمایی که به نوعی متعلق به خود اوست؟

دقیقا همین اتفاق افتاد، اما پرتقال خونی فیلم بدی نبود. می‌توانم بگویم از بسیاری از فیلم‌هایی که ساخته می‌شوند بهتر بود.

 

چرا؟ فیلمنامه مثلث عشقی که چیز تازه‌ای در سینما نیست؟

موضوعات دراماتیک تعدادشان محدود است و نحوه پرداخت آنها متفاوت، اگر بخواهیم این گونه به درام در سینما نگاه کنیم تایتانیک پرفروش‌ترین فیلم جهان، فیلمی هندی است؟

ببینید! در روابط آدم‌های آنها دلایل منطقی وجود دارد.علت علاقه دختر هم در فیلمی‌ که مثال زدید تجربه طبقه دیگری بود. مثل فیلم‌های ایرانی نیست که دختری ثروتمند بی‌هیچ دلیل منطقی و روانی، عاشق راننده تاکسی سر خیابانش می‌شود؟

موافقم. چون در آنجا موقع نوشتن فیلمنامه از جامعه‌شناس و روان‌شناس‌ها کمک گرفته می‌شود. به همین دلیل پرداخت‌های آنها جذاب‌تراست. داستان پرتقال‌ خونی روایت سرگشتگی‌های یک نسل است که بین عشق و خانواده و نیاز مادی دست و پا می‌زند

بزرگترین ضعف یک زن چیست ؟

بزرگترین ضعف یک زن چیست ؟

کدومتون میدونه که چیه؟؟ چه عاملیه که باعث میشه در تمام مراحل زندگی زنان، تاثیر نامطلوبی به واسطه اون گذاشته بشه؟؟ متاسفانه تنها در کشورهای سنتی گرا این عامل شدیداً قدرت داره ..این عامل چیزی نیست جز یک تفکر ساده ولی مسموم! تفکری که مثل یک پیچک دور زن رو میگیره و به آرامی وی رو خفه میکنه. اینکه یک زن نمی تواند بتنهایی موفق شود و احتیاج به یک تکیه گاه دارد!! یک تفکر باطل و کاملاً غلط… شما به هرچی دختر ایرانیه نگاه کنین. مغز همشون رو چند تا کلمه داره ویران میکنه..شوهر، عشق ، کسی که تا ابد کنارت بمونه!! تمام زنهای ایرانی زندگیشون رو دارن تو این خط خلاصه میکنن.متاسفانه پایداری هم ندارن! یعنی تا یکم تصمیم میگیرن عوض بشن زِبیخ گند میزنن تو اوضاع! ایندفعه از اونور بام می افتن پایین و اصلاً این مطالب رو پوچ میبینن و تمامش رو از ذهنشون پاک میکنن! ایندفعه میشن یه موجود نچسب که مغزش یخ بسته ! متاسفانه این تفکر باعث شده که زنان ایرانی هرچقدر هم که پیشرفت میکنند باز هم می خواهند که کسی آنها را خوشبخت کند! آنها همش تو فکر این هستند که یک نفر بیابد و بار این زندگی را برایشان بدوش بکشد! خانمها خودتون مقصرید..شما فکر میکنین سنگینی جهان برایتان زیاد است! شما تکیه گاه میخواهید ولی حاضر نیستید که ستون باشید. متاسفانه باید بگم راندمان عملیتون
افتضاحه! اکثراً زنان ایرانی خودشون رو یه نهال میبینن که داره یه طوفان رو تحمل میکنه ، منتظر یه داربسته که بیاد تا بتونه بهش تکیه بده!! خدا بگم چیکارتون کنه..بعضی هاتون هم یکم احساس میکنین که مثل اینکه قضیه مشکل داره ولی نمی دونین جریان چیه! درنتیجه شوت میکنین زیر داربست و میگین داربست میخوام چیکار؟ ..خودم مثل شیر وایمیستم جلوش…آقا باده هم ایکی ثانیه میاد زرتی نهال و ریشه و هرچی هست و نیست رو عینهو ماست میکنه می اندازه دور!!..خانمهای عزیز..لطف کنید این طرزفکر دراماتیک مامان بزرگاتون رو بریزین دور و محض رضای خدا یه ذره محکم باشین.در کتاب پیامبر و دیوانه ، اثر جبران خلیل جبران چند عبارت وجود داره که خوندش رو بهمتون توصیه میکنم.شما باید این تفکر رو جایگزین کنین.فقط دو بند از این عبارتهاش رو براتون میگم..
1-زن و شوهر همچون ستون های یک معبد هستند که سقف را نگه میدارند ولی وزنی به دوش هم نمی اندازند
2-از نان خود به هم بدهید اما هرکدام برای خود نانی داشته باشید..
بقیه اش رو برید بخونین و توروخدا یکم روش فکر کنید.شما فقط منتظرین که یه نفر بیاد و سنگینی شما رو تحمل کنه ولی اصلاً فکر نمیکنین اون در قبال اینکار از شما امتیاز می خواد. این افکار خاله هاتون رو هم بریزین دور که اگه عاشقه باید اینکارو انجام بده ! تو رو خدا بس کنین دیگه .یکم محکم باشین . مطمئن باشین اگه اینجوری بود به شما وانت می دادند نه شوهر!! شما باید بپذیرین که دوران اشتراک تموم شده! وقتی که مردی خرج زنش رو میده در واقع داره ازش آزادی خرید میکنه! اون مثلاُ قراره از شما محافظت کنه ولی در واقع شما رو صاحب

میشه! تو کلتون بکنین که اولین شرط آزادی اینه که دستتون تو جیب خودتون باشه.چرا روی مرد حساب میشه؟چون اون داره صورت حساب رو می پردازه!قدرت پول داره بحساب قدرت اون نوشته میشه! اصلاً روتون میشه واسه پول تو جیبی و خرج خونه هی پیشش دست دراز کنین؟بعد هم دو هزارتا جواب پس بدین که با پول قبلی چیکار کردین!! در سراسر دنیا زنها دارن کار میکنن.از تو رستوران گرفته تا توی راکتورهای اتمی، فقط توی این کشورهای سنتی گرای بی در و پیکرو بی صاحب میبینی که زنها چتربازی هم زندگی میکنن! در نتیجه آزادی نمیتونن داشته باشن.اونهایی هم که شاغل هستند باز در جهت اتینا شاغل هستند !! خانومها چرا همش معانی رو غلط تفسیر میکنین؟ جمله مالِ من و مالِ تو نداره دیگه مرد! بابا مرد بخدا! الان زندگی تو هزاره جدید حساب کتاب داره…بگیرین چی میگم.از نان خود بیکدیگر بدهید ولی هرکدام نان جداگانه داشته باشید. این اولین شرطه آزادیه : روی پای خود بودن. شما دنیای نوین می خواین ولی نمی خواین خودتون رو باهاش وفق بدین؟ مگه میشه همچین چیزی؟ اولین شرط زندگی در دنیای امروز اینه:خودت مسؤل ساخت زندگیت هستی. حالا بیام دوباره نظر خواهی رو باز کنم ببینم یه مشت شاعر نوشتن :آه ..ای دل..دوران عشق سپری شد! عاشقی مرد!…کوفت !! بخدا دارم خودمو کنترل میکنم که داد نزنم!………پوف…عزیز من عاشقی نمرده! ولی دوران اینکه تو مسؤل زندگیت نباشی تموم شده.هر فرد 2 راه جلوی پاش داره.یا اینکه کسی مسؤل زندگیت باشه و در مقابلش باید آزادیت رو بهش بدی و یا مسؤل زندگیت باشی و هزینه آزادیت رو هم بپردازی..لوس بازی هم در نیارین!فلسفه مفت هم ننویسین چون حد وسط نداره…این مسائل هیچ ربطی هم به عاشقی یک فرد خود مسؤل نداره..میگیرین چی میگم ؟نداره..نداره…نداره…

نکاتی جالب راجع به مصرف میوه

نکاتی جالب راجع به مصرف میوه
 

همه ما فکر میکنیم که خوردن میوه یعنی خرید میوه، پوست کندنش و فقط گذاشتنش توی دهان اما به این سادگی که فکر میکنید نیستاگر شما روش صحیح میوه خوردن را کاملا بیاموزید به راز زیبایی، عمر طولانی، سلامت، انرژی، شادابی و وزن طبیعی دست پیدا خواهید کرد.

بسیار مهم است که بدانیم چگونه و چه وقت باید میوه بخوریم

1- میوه ها را بعد از مصرف غذا نخورید


2- میوه ها باید زمانی خورده شوند که معده خالی است

برای مثال درنظر بگیرید که دو تکه نان و یک تکه میوه خورده اید.تکه میوه آماده است که مستقیما وارد معده تان و روده تان شود، اما به دلیل آن دو تکه نان، از ورود سریع آن به معده جلوگیری می شود.در این بین همه غذا فاسد شده، تخمیر میشود و به اسید تبدیل میشود.به محض اینکه درون معده، میوه با غذا و آنزیمهای گوارشی تماس پیدا میکند، همه حجم غذا شروع به ازبین رفتن و فاسد شدن میکند.

 

شما بارها شنیده اید که بسیاری شکایت میکنند که هر زمان که هنوانه میخورم، غذا بالا می آید، و یا هر زمان که میوه درخت قهوه سودانی را می خورم معده ام نفخ میکند، زمانی که موز میخورم همش حس اینکه باید فورا به دستشویی بروم را دارم و غیره- در حقیقیت همه اینها اتفاق نخواهند افتاد اگر میوه را زمانی بخوریدکه معده تان خالی است.

میوه ها با غذای فاسد شده ترکیب میشوند و گاز تولید میکنند و درنتیجه شما بالا می آورید
 

3- زمانی که نیاز دارید که آب میوه بنوشید- فقط آب میوه تازه بنوشید نه آب میوه کنسروها. حتی آب میوه هایی که بسیار سفت هستند را ننوشید

 

میوه های پخته شده را نخورید چرا که هرگز ماده مغذی میوه ها را دریافت نخواهید کرد و تنها مزه شان را دریافت میکنید. پختن، تمام ویتامین ها را از بین میبرد .اما به هرحال خوردن میوه کامل بهتر از نوشیدن آب آن است.اگر باید آب میوه بنوشید طوری بنوشید که دهانتان پر شود و آن را آرام آرام غورت دهید چرا که باید اجازه دهید که آب میوه با بزاق دهانتان قبل از غورت دادن آن کاملا ترکیب شود.

طلاق با کودکان شما چه می کند

طلاق با کودکان شما چه می کند
 

بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صر ف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.

این نکات را از یاد نبرید:

۱) تأثیرات طلاق بر روی کودکان تأثیرات بالقوه ای هستند.

۲) این تأثیرات در گروه های مختلف سنی کودکان متفاوت است.

۳) میزان این تأثیرات به عوامل زیادی بستگی دارد که تقریبا تمام آنها در کنترل شما هستند.

طلاق چه تأثیراتی بر روی کودکان می گذارد؟

▪ احساس ناامنی و هراس از آینده:

طلاق غالبا احساس امنیت کودکان را کاهش داده و آنها را نسبت به آینده نگران می کند. به عنوان مثال: «آیا ما فقیر می شویم؟»، «آیا به حد کافی غذا خواهیم داشت؟» «آیا باید به یک مدرسه جدید برویم؟»، «آیا می توانم دوستانم را ببینم؟»

▪ ترس از ترک شدن:

پس ازطلاق کودک متوجه می شود که یکی از والدین دیگر در خانه نیست واز این می ترسد که دیگری نیز «ناپدید» شود و او را تنها بگذارد.

▪ طردشدگی:

کودکان طلاق ممکن است احساس طرد شدگی کنند. یادمان باشد کودکان خود را در مرکز جهان می دانند و بنابراین هر اتفاقی که روی دهد به نحوی به آنها مربوط می شود.

▪ احساس گناه:

کودکان ممکن است به این نتیجه برسند که در طلاق والدین مقصر هستند و به خاطر حرفی که زده اند یا کاری که انجام داده اند این اتفاق روی داده است و بنابراین احساس گناه و شرمندگی می کنند. حتی نوجوانان پرخاشگر نیز ممکن است به این باور برسند که رفتار آنها در طلاق والدین نقش داشته است.

▪ ناتوانی:

کودکانی که خود را در اختلاف میان والدین مسئول می دانند فکر می کنند می توانند به اوضاع سروسامان بدهند و سعی می کنند «بچه بهتری» باشند. آنها تصور می کنند می توانند کاری انجام دهند که والدین مجدداً در کنار یکدیگر زندگی کنند. وقتی این اتفاق نمی افتد و نقشه های کودکان با شکست مواجه می شود آنها احساس ناتوانی و ناامیدی می کنند.

▪ بلاتکلیفی:

مخرب ترین تأثیر طلاق بر روی کودکان زمانی روی می دهد که والدین در حضور آنها به تحقیر یکدیگر می پردازند. دراین مواقع کودکان احساس می کنند که باید جانب یکی از والدین را بگیرند و این کار برای آنها بسیار دشوار است.

از سوی دیگر کودکان تصور می کنند اگر از هیچکدام از والدین پشتیبانی نکنند ازسوی هردو رانده می شوند. کودکان در واقع در شرایط بغرنجی قرار می گیرند که درآن دوست داشتن پدر و مادر «کار اشتباهی»است!

▪ اندوه:

کودکان طلاق به شدت احساس اندوه و استیصال می کنند و اعتقاد دارند که دیگر عضوی از یک خانواده نیستند. در واقع احساس کودکان طلاق مشابه احساس کودکانی است که والدین خود را بر اثر بیماری یا تصادف از دست داده اند ولی به اندازه آنها مورد حمایت قرار نمی گیرند و ممکن است به شدت دچار افسردگی شوند.

▪ اضطراب:

کودکان طلاق ممکن است احساس اضطراب کنند و خود را تحت فشار ببینند. به عنوان مثال احتمال دارد آنها وظایف بیشتری را در خانه برعهده بگیرند. در ضمن ممکن است یکی از والدین یا هر دو آنها از کودکان به عنوان مشاور استفاده کنند. در این مواقع کودکان که احساس می کنند بزرگ شده اند و دوست دارند کمک کنند اضطراب خود را پنهان می نمایند.

▪ تنهایی:

کودکان طلاق ممکن است احساس تنهایی کنند و دل شان برای والدینی که از آنها جدا شده اند تنگ شود. معمولا والدینی که در کنار کودکان می مانند آنقدر گرفتار مشکلات خود هستند که به فرزندشان نمی رسند.

احتمال دارد طلاق بر روی رابطه کودکان با همسالانشان نیز تأثیر بگذارد و کودکان در جاهای دیگر به دنبال آرامش بگردند و یا طرد شوند.

▪ خشم:

خشم احساسی متداول درمیان کودکان طلاق است که در اثر عدم درک یا پذیرش این مسئله روی می دهد. کودکان گاهی خشم خود را نشان نمی دهند. خشم کودکان زمانی رواج پیدا می کند که دلایل طلاق روشن نباشد. در این مواقع کودکان به خاطر آنچه از نظر آنها «غیرضروری» است از والدین خود می رنجند.

▪ افسردگی:

افسردگی از تأثیرات مستقیم طلاق محسوب می شود و در واقع یک تأثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی و طردشدگی به وجود می آید. افسردگی نشانه آن است که کودکان حمایت کافی برای رویارویی با مسئله طلاق دریافت نکرده اند.

● چه باید کرد؟

اول از همه توجه داشته باشید که این تأثیرات تا چه حد ناشی از طرز تفکر فرزند شما در مورد خودش، والدین و طلاق می باشد. به همین دلیل شما باید با کودکان در مورد طلاق حرف بزنید و از میزان تأثیرات منفی آن بکاهید.

درضمن شما باید مراقب رفتارتان باشید و احساسات منفی خود را نسبت به همسرتان بروز ندهید.

و سخن آخر اینکه فراموش نکنید برای فرزندتان وقت کافی بگذارید.

شکم پرکن های مفید و سالم !! + عکس

                                            

به گزارش تکناز ، غذاهای متفاوتی هستند که معده ما را پر می کنند اما گاهی مجبوریم تا از غذاهایی استفاده کنیم که برای مدت زیاد ما را سیر نگه دارند و در نتیجه ما کمتر احساس گرسنگی می کنیم و شاید این امر به لاغری شما کمک نیز بکند.

فرنی:

فرنی ها و حریره ها باعث می شوند تا کربوهیدراتی که درون آن ها است به آرامی رها شده و وارد خون شما می شوند و شما را سیر نگه می دارند. بهتر است تا از این ماده در صبحانه تغذیه کنید و این به شما کمک می کند تا از غذای ساعت 11 جلوگیری شود.
 


پاپ کرن:

اگر به دنبال یک تغذیه سالم در هنگام انجام کارهایتان می گردید باید بدانید که بهترین انتخاب می تواند پاپ کرن باشد. این تغذی سالم مقدار زیادی فیبر دارد و همچنین از چربی کمی هم برخوردار است اما مهمترین نکته آن این است که معده شما را پر میکند و نمی گذارد تا بیش از حد غذا بخورید. فوایدی که در 25 گرم پاپ کرن وجود دارد خیلی بیشتر از فوایدی است که در همین مقدار چیپس یا شکلات وجود دارد.

 


سیب:

کمتر کسی وجود دارد که از فواید سیب چیزی نداند. همانطور که می دانید سیب یک منبع سرشار از فیبر است و همین برای بدن یک مزیت بزرگ است. محققان به این نتیجه رسیده اند که خوردن یک سیب 20 دقیقه قبل از وعده غذایی باعث می شود تا مقدار غذایی که مصرف می کنید کمتر باشد. همچنین به واسطه فیبر معده شما را پر کرده و گرسنگی را از شما دور می کند.

 


پرتقال:

پرتقال و دیگر میوه های نارنجی از دسته میوه های بسیار مفید برای بدن هستند که در دور کردن گرسنگی از شما نیز بسیار موثراند. این میوه ها تا دوبرابر بیشتر از موز معده شما را پر میکنند و همان مقدار کالری را نیز به بدن شما وارد می کنند. پرتقال ها از 86 درصد آب تشکیل شده اند و محققان به این نتیجه رسیده اند که میوه هایی که مقدار زیادی آب دارند بدون اینکه به بدن شما کالری وارد کنند انرژی را وارد لازم را وارد بدن شما می کند.

 



تخم مرغ:

تخم مرغ ها موادی هستند با کالری بالا و شاید برای این لیست خیلی جالب نباشند اما به دلیل پروتئین زیادی که دارند باعث می شوند تا برای یک مدت طولانی احساس سیری بکنید و دیگر لازم نیست تا غذاهای اضافه در طول روز بخورید. بهتر است تا از تخم مرغ ها در هنگام صبح استفاده کنید.